ادارهی شهر بر پایهی مردمسالاری و مشارکت شهروندی
«فرد برای اینکه یک انسان واقعی باشد، بایستی یک شهروند فعال در جامعهاش باشد» این گفتهی ارسطو فیلسوف یونان باستان در قرن چهارم قبل از میلاد است که بر اهمیت مشارکت شهروندی تاکید میکند و نشان میدهد که مشارکت شهروندی در ادارهی امور شهرها، پدیدهای نوین نیست بلکه در طول تاریخ با ابعاد مختلف زندگی اجتماعی انسانها پیوند داشته است. امروزه نیز با افزایش جمعیت و شهرنشینی بهخصوص در کلانشهرها، بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران و نیز مشکلات ناشی از آن، باعث شده است بسیاری از نظریهپردازان و محققان، به مشارکت شهروندان در امور شهری توجه خاصی کنند.
دلایل مشارکت شهروندان در امور شهری
آنچه که در این میان قابل بررسی است، شیوهها و میزان مشارکت شهروندی در ادارهی امور شهری مانند مسایل رفاهی، محلی، منطقهای است که طبعاً متأثر از نحوهی برخورد و عملکرد دولتها و حکومتها، ایدئولوژیهای حاکم بر جامعه، سطح شناخت و آگاهی مردم است.
بر این اساس، دلایل متعددی برای مشارکت دادن شهروندان در ادارهی امور شهرها وجود دارد که از جمله آن میتوان به گسترش ارزشهای فرهنگی اشاره کرد که این ارزشها، هنجارهای برابری و مردمسالاری را تقویت میکند و به افزایش تقاضای شهروندان برای مشارکت میانجامد.
دگرگونیهایی که در میزان بهرهمندی از آموزش، سن و سطح درآمد شهروندان پدید آمده است نیز هم انگیزهی کافی برای مشارکت جوانان تحصیلکرده و متعلق به طبقهی متوسط را افزایش میدهد و هم امکان این مشارکت را بالا میبرد. بنابراین مشارکت مردم در امور، موجب افزایش کارایی مسئولان میشود و از طرفی افزایش پیچیدگی روابط در شهرها و امکان ادارهی امور انفرادی و آمرانه را از میان میبرد.
اصل مهم، برابری شهروندی
البته باید به این نکته اشاره کرد که هر چند اندیشهی مشارکت در تمامی ابعاد زندگی شکل گرفته لیکن هنوز آنگونه که باید و شاید مشارکت در همهی ابعاد زندگی گسترش نیافته است.
در میان عواملی که از گسترش سریع مشارکت جلوگیری میکنند؛ نبود فلسفهای است که بتواند زیرساز کوششهای مشارکتجویانه را فراهم آورد و فهم آنرا آسان گرداند و دیگری تبعیض قائل شدن است. در حالی که بنیادیترین اندیشهی بسترساز مشارکت، پذیرش اصل برابری انسانهاست. یعنی هرگاه مردم در پیوند با همدیگر، اهمیت و وزن برابر یابند، مشارکت به معنای واقعی کلمه پدید خواهد آمد. البته در این میان میتوان به عوامل اجتماعی از قبیل خانواده، قومیت و خویشاوندی، انسجام اجتماعی، فضای شهری، تجانس فرهنگی، سابقهی سکونت و خاستگاه اجتماعی و میزان تراکم جمعیت شهری نیز اشاره کرد.
اما شهرداریها که در واقع بر مبنای مشارکت شهروندی اداره میشوند، چقدر به این اصل اهمیت میدهند و از آن سود میجویند. تحلیل عوامل مؤثر در مشارکت شهروندان در امور شهری، مقولهای است که بسیاری از شهرهای دیگر کشور بر اساس تحقیق و تفحصهای فراوان، درصدد کشف و رفع موانع موجود در آن هستند اما مسئولان شهری کرمان چقدر با این موضوع آشنایی دارند؟ و میزان مشارکت مردم در امور شهری را چگونه برآورد کردهاند؟ چه راههایی را برای مشارکت بیشتر پیشنهاد میکنند؟
«رامین امیر مداح» مدیر روابط عمومی و امور بینالملل شهرداری کرمان در گفتوگو با کرنا به این سؤالات ما پاسخ داد.
گسترش شهرنشینی و مشکلات چند بعدی
امیر مداح با تاکید بر جلب مشارکت شهروندان در امور شهری به عنوان یک اصل اساسی، آنرا موجب کاهش بسیاری از مشکلات شهری میداند.
وی با اشاره به گسترش چشمگیر شهرنشینی، افزایش جمعیت شهرها، گستردگی شهرها، سخت و پیچیدهتر شدن خدماترسانی را عاملی میداند که بسیاری از مسئولان شهری با آن دست به گریبانند و میگوید: این مسایل، مدیریت شهری را در خدماترسانی به این مجموعهی چند بعدی، دچار چالش کرده است.
مدیر روابط عمومی و امور بینالملل شهرداری کرمان، در اینباره میافزاید: در واقع گسترش روزافزون شهرها در همهی ابعاد، ارایهی خدمات توسط یک سازمان و آنهم خدماتی یکسویه را کم اثرتر کرده است. به هر حال محدودیتها و مشکلات مدیریت شهری به دلیل افزایش هزینهها، صرف انرژی زیادتر و کاهش احساس تعلق شهروندان به محل زندگی خود، هر روز بیشتر میشود. بنابراین مدیران شهر برای ادارهی بهتر امور شهری نیازمند مشارکت شهروندان خود هستند. در واقع مشارکت شهروندان است که توسعه و بهرهوری خدمات شهری را تضمین میکند.
حوزههای مشارکت شهری
امیر مداح، حوزههای مشارکت مردم در یک شهر را شامل حوزههای خدمات شهری، حفظ محیط زیست، تأمین ایمنی شهر، فعالیتهای نظارتی شهر و شهرداری، گسترش فعالیتهای مربوط به رفاه اجتماعی و فعالیتهای عمرانی یک شهر معرفی میکند و میگوید: برخی از این حوزهها مانند حوزهی خدمات شهری، از جمله رعایت اصول حفظ و نگهداری از امکانات شهری، توجه به دستورالعملهای صادره از سوی شهرداریها در تنظیف معابر، نحوهی جمعآوری زبالهها و… میتواند مثالهای عینیتر از مشارکت شهروندی باشد.
متغیرها و عوامل مؤثر در مشارکت
امیر مداح در مورد متغیرها و عوامل تأثیرگذار بر مشارکت شهروندان، ضمن اشاره به اینکه در این زمینه تحقیقات متعدد و گستردهای در خارج و داخل کشور انجام شده است، خاطرنشان میکند: در برخی از این تحقیقات، احساس تعلق به سکونت، ارزیابی پیامدهای مشارکت، سودآور بودن فعالیتهای مشارکتی، اوقات فراغت، اعتماد اجتماعی مردم به یکدیگر، سابقهی مشارکت شهروندان، شناخت مفهوم مشارکت، اطلاعرسانی و پاسخگویی مدیران شهری به عنوان مهمترین متغیرها و عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان در امور شهری شناخته شدهاند که در کنار آن میتوان به متغیرهایی چون سنتگرایی، احساس تعلق اجتماعی، احساس مالکیت بر محیط شهری، رضایت از خدمات شهری، احساس توانمندی در مقابل شهرداری، احساس اثربخشی شهروندی، پایگاه اجتماعی اقتصادی افراد، عضویت در تشکلها و سن و جنس افراد نیز اشاره کرد.
تغییر نگرش مثبت با رضایت از خدمات شهری
وی ادامه میدهد: در واقع عوامل و متغیرهای مؤثر بر مشارکت شهروندان در دو دسته جای میگیرند. یکسری از این متغیرها، درونی یا روانشناختی هستند و دستهی دوم متغیرهای اجتماعی هستند که تحت تأثیر شرایط اجتماعی افراد، میزان مشارکت آنها را تحتالشعاع قرار میدهند. در واقع شهرداریها با شناخت و پرداختن به این عوامل، از جمله رضایت از خدمات شهری، افزایش حس مالکیت در محیط شهر، افزایش رضایت از خدمات شهری، افزایش اطلاعرسانی و پاسخگویی مدیران شهری، میتوانند در افزایش میزان مشارکت شهروندان نقش داشته باشند.
وی یکی از متغیرهای مهم در افزایش یا کاهش مشارکت شهروندان را رضایت از عملکرد شهرداریها ذکر میکند و یادآور میشود: در واقع تحقیقات نشان میدهد که هر چه قدر میزان رضایتمندی در تمامی حوزههای خدمترسانی شهری افزایش یابد و در کنار آن اطلاعرسانی کافی نیز وجود داشته باشد، مشارکت شهروندان یعنی توجه، درک و رعایت قاعدههای زندگی توسط آنان بیشتر میشود.
ارتباطات برون سازمانی و ارتباطات متقابل
وی در پاسخ به چگونگی برقراری ارتباطات برونسازمانی و برقراری ارتباطات متقابل بین مردم و شهرداری و تأثیر آن در افزایش رضایت و مشارکت مردم، این مقوله را یکی از وظایف مهم روابط عمومی ذکر میکند و میگوید: اگر درست توجه کرده باشیم و عوامل مشارکت شهروندان را در نظر بگیریم، این نکته را درخواهیم یافت که این وظیفه از عوامل مؤثر اجتماعی بر مشارکت شهروندان بوده و میتواند نقطهی هدف کار روابطعمومیها در تفهیم و تفاهم وظایف مدیریتی شهری و شهروندان باشد. به همین دلیل با توجه به اینکه اطلاعرسانی و پاسخگویی مدیران شهری در این زمینه بسیار مهم تلقی میشود، روابط عمومی شهرداری در این خصوص گامهای مؤثری برداشته است. بهطوری که مهمترین تصمیمات و اقدامات شهرداری در حوزهی شهری با سرعت و دقت از طریق مجاری مختلف رسانهای عبور کرده و مشکلات مختلف به اطلاع شهروندان رسانده میشود تا شهروندان با اطلاع از اینکه هزینههای پرداخت شده توسط آنان در قالب عوارض نوسازی و خدمات شهری، در چه قسمتی صرف میشوند؛ مدیریت شهرداری را در ادارهی امور شهر هرچه بیشتر یاری نمایند.
وی از جمله اقدامات دیگر روابط عمومی برای جلب مشارکتهای مردمی، به راهاندازی سامانهی ۱۳۷ شهرداری اشاره کرده و میافزاید: این سامانه به عنوان پلی جهت انتقال و بیان نظرها، مشکلات و مسایل شهری، توسط مردم راهاندازی شده است. بهطوری که این سامانه با افزایش حس حاکمیت شهروندان و اثربخشی آنها در امور شهری، علاوه بر اینکه میتواند در افزایش رضایت شهروندان از خدمات ارایه شده توسط شهرداری مؤثر باشد، میتواند در افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان و ایجاد حس نظارتی آنان در شهر مؤثر واقع شود.
اعتماد اجتماعی، مقولهی مهم جامعهی شهری
وی با تاکید بر اینکه تمامی اقدامات روابط عمومیها در انتشار اخبار عملکرد، اطلاعرسانی، تفهیم و تفاهم وظایف شهرداریها به افزایش مشارکت آنها منجر میشود، در مورد نقش مؤثر و مهم اعتماد اجتماعی در افزایش مشارکت شهروندان میگوید: اعتماد اجتماعی بهعنوان یکی از همان عواملی است که در افزایش مشارکت شهروندان نقش مستقیم دارد. در واقع اعتماد اجتماعی همان حس تعامل و یکرنگی در میان مدیران و مردم است؛ اینکه شهروندان به این حس دست یابند که هم و غم مدیران آنها در حوزهی شهرداری، ارتقا و بهبود اوضاع شهر و مدیریت آن است یا اینکه با اطلاعرسانی دقیق، شهروندان بدانند که هزینهی خدمات شهری که میپردازند با مدیریتی صحیح در نقطهای که باید باشد؛ صرف میگردد.
موانع پیش روی مشارکت شهروندان کرمانی
وی راهحل برطرف کردن موانع و مشکلات پیشروی مشارکت شهروندان کرمانی در امور شهری را در افزایش اطلاعرسانی و همکاری رسانهها در ترویج اهمیت و ارزش مشارکت شهروندان در مدیریت شهری میداند و میافزاید: توجه به اطلاعرسانی دقیق و به موقع، تشریح و بیان مزیتهای مشارکت شهروندان در امور شهر، ایجاد مجراهایی جهت انتقال نظرهای شهروندان و رسیدگی به درخواستهای آنان نیز میتواند برخی موانع و مشکلات در زمینهی مشارکت شهروندان را کمرنگتر کند.
لزوم اجرای برنامهریزی مشارکتی
با توجه به موارد گفته شده باید گفت که در حال حاضر روشهای برنامهریزی سنتی(از کل به جزء) در عمل توانایی حل مشکلات جامعهی شهری را از طریق تهیه، اجرا و ارزیابی طرحهای توسعه، از دست داده و از سوی دیگر اعتماد عمومی نیز نسبت به کارایی این طرحها سلب شده است. بنابراین مردم خواستار رویکرد جدیدی در راستای کارآمدی، مشارکتی بودن، انعطافپذیری و مردمی بودن طرحها هستند. به همین دلیل برای پاسخگویی به این واکنشها، برنامهریزی مشارکتی باید شکل بگیرد که اساس کار آن، ادارهی شهر توسط مردم، با همفکری و مشارکت مردم است که مبتنی بر خواستهی مردم، تبدیل خواسته به هدف و هدف به عمل است.
در این راستا آشنایی مسئولان شهری به خصوص مدیران روابط عمومی شهرداری به عنوان حلقههای ارتباطی در جلب مشارکتهای مردمی، اجرای برنامهریزی مشارکتی و کاهش هزینههای شهری از این طریق بسیار مهم است و به طور یقین روابط عمومی که بر محور تفکرمداری، مشارکتمداری و اطلاعمداری حرکت کند، در این راه موفقترخواهد بود.